هنوزم هیچ اتفاقی نیفتاده!!
دختر حاجی بند رو به دل خودش آب داده و راحت از شاهکاراش میگه و سرسفره حاجی جلوس می کنه و ...هنوزم هیچ اتفاقی نیفتاده!!
دختر ده ساله تو مترو در حالیکه شکمش بالا اومده کنارمون میشینه و با گوشیش با یکی دیگه قرار میذاره و ماهم رومون رو می کنیم اونور انگار که نفهمیدیم ... و هنوزم هیچ اتفاقی نیفتاده!!
باباهه تو دهه شصت بازور و کتک واسه سحری و نماز بیدارمون می کرد و الان با جرثقیل هم نمیتونی از پای فارسی وان بلندش کنی و ...هنوزم هیچ اتفاقی نیفتاده!!
تو سفره هامون هیچی واسه خوردن نیست و یخچال فریزر سایدبای ساید ال جی و سامسونگ هست؛تلویزیونای گنده منده هست؛ماکروفر هست؛ده بیست تا گوشی همراه هست؛دفترچه های قسط هست؛بدهی هست؛کیلوکیلو دارو های اعصاب و دیابت و آخرین ورژن های سرطان هست و ...هنوزم هیچ اتفاقی نیفتاده!!
دهه شصت نماز صبح داشتیم و الان مدیتیشن و یوگا داریم و هنوزم هیچ اتفاقی نیفتاده!!
دهه شصت امام علی داشتیم و الان پائولو کوئیلو و بوداو نهیلیسم و ...هنوزم هیچ اتفاقی نیفتاده!!
آبرودار دیروز رو امروز گوشه خیابونای شهر می بینیم که کاسه گداییش داره رقم حقیقی رشد اقتصادی رو لو می ده و ...هنوزم هیچ اتفاقی نیفتاده!!
با همسرمون داریم حال می کنیم و فکرمون با یکی دیگه س و...هنوزم هیچ اتفاقی نیفتاده!!
به سوء تغذیه گرفتاریم و اسمش رو گذاشتیم رژیم و ...هنوزم هیچ اتفاقی نیفتاده!!
روح گمشدگی مزمن بیچارمون کرده و لبخند میزنیم و میگیم همه چی اوکیه و ...هنوزم هیچ اتفاقی نیفتاده!!
زنمون رو با بچه تو بغلش می بینن و واسه بلند کردنش از هم سبقت می گیرن و ... هنوزم هیچ اتفاقی نیفتاده!!
بچه هامون شیطان پرست شدن و اسمشو گذاشتن تجددمآبی و ماهم واسه خودمون لباس سیاه شب قدر و شب شهادت می پوشیم و می گیم عیسی به دین خود و موسی به دین خود و ...هنوزم هیچ اتفاقی نیفتاده!!
هم رشوه می گیریم و راحت در برابر ظلم سکوت می کنیم و هم زیر علم اباالفضل می ریم و...هنوزم هیچ اتفاقی نیفتاده!!
مسخ شدیم و هیچ شدیم و پوچ...و هنوزم هیچ اتفاقی نیفتاده!!